مرکز درمان با پالس های الکترومغناطیسی

اثر دستگاه PEMF بر بیماری آلزایمر

بیماری آلزایمر (AD)  ودستگاه PEMF

 

 

فهرست مطالب :

1-علت

2-پیشگیری

3-مکانیسم بیماری

4- نقش دستگاه PEMF

5- آیا مستنداتی مربوط به تاثیر دستگاه PEMF بر بیماری آلزایمر وجود دارد؟

6- تاثیر rTMS  یا TEMT (Transcranial electromagnetic treatment )

بیماری آلزایمر (AD) شایع ترین شکل زوال عقل است. هیچ درمانی وجود ندارد  AD  . با پیشرفت بدتر می شود و در نهایت منجر به مرگ می شود. اغلب، AD در افراد بالای 65 سال تشخیص داده می شود. با این حال، آلزایمر زودرس با شیوع کمتر ممکن است خیلی زودتر رخ دهد. در سال 2006،   26.6 میلیون نفر در سراسر جهان مبتلا به آلزایمربودند. پیش‌بینی می‌شود که تا سال 2050 از هر 85 نفر 1 نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار دهد. نکته اصلی در اینجا این است که هیچ درمانی وجود ندارد. درمان های پزشکی تا به امروز ناموفق بوده است.

علت و پیشرفت بیماری آلزایمر به خوبی شناخته نشده است. تحقیقات نشان می دهد که AD با پلاک ها و ضایعات بصورت گره های نوروفیبریلاری در مغز مرتبط است. درمان های فعلی فقط به علائم کمک می کند. هیچ درمان در دسترس نیست که پیشرفت AD را متوقف یا معکوس کند.

علت  :

علت اکثر موارد آلزایمر هنوز ناشناخته است (به جز 1٪ تا 5٪ مواردی که تفاوت های ژنتیکی شناسایی شده است). چندین نظریه برای توضیح علت بیماری وجود دارد:

 

قدیمی ترین فرضیه، که اکثر درمان های دارویی موجود در حال حاضر بر آن مبتنی است، نظریه کولینرژیک است. این پیشنهاد می کند که AD توسط کاهش تشکیل ناقل عصبی استیل کولین ایجاد می شود.

 

در تئوری آمیلوئید تصور می شود که رسوبات بتا آمیلوئید (Aβ) علت اصلی بیماری است. تجمع آمیلوئید در مقیاس بزرگ منجر به التهاب عصبی گسترده می شود. این ممکن است به دلیل یک نقص ژنتیکی رخ دهد. افراد مبتلا به سندرم داون که دارای یک ژن اضافی هستند تقریباً به طور کلی بیماری AD را تا سن 40 سالگی نشان می دهند. یک واکسن تجربی برای پاکسازی پلاک های آمیلوئید در آزمایشات اولیه انسانی کشف شده. با این حال، هیچ اثر قابل توجهی بر زوال عقل نداشت.

این نظریه مربوط به مکانیسم مرتبط با آمیلوئید است که اتصالات عصبی در مغز را قطع می کند. این در مرحله رشد سریع اوایل زندگی اتفاق می افتد. ممکن است توسط فرآیندهای مرتبط با افزایش سن در زندگی بعدا ایجاد شود. این امر باعث پژمرده شدن نورون ها در بیماری آلزایمر می شود. تکه ای از آمیلوئید توسط یک آنزیم تغییر می یابد. سپس با فعال کردن یک گیرنده عصبی به نام گیرنده مرگ 6 (DR6) یک مسیر خود تخریبی را آغاز می کند.6(DR6)         در نواحی مغز انسان که بیشتر تحت تاثیر آلزایمر هستند بیشتراست. بنابراین، بتا آمیلوئید ممکن است تنها نقش مکمل را با کاهش عملکرد اتصالات فیبر عصبی ایفا کند.

تئوری تاوموید این ایده است که ناهنجاری های پروتئین تاو مربوط به تشدید  بیماری است. رشته‌های پروتئین تاو با یکدیگر جفت می‌شوند تا درهم‌تنیدگی‌های عصبی-فیبریلری کلاسیک (neuro-fibrillary tangles) برای AD را تشکیل دهند. سپس سیستم‌های انتقال نورون‌های درگیر را از بین می‌برند. این ممکن است ابتدا منجر به نقص در ارتباطات بیوشیمیایی شود. به طور معمول، پس از قطع ارتباط سلولی موجب مرگ سلول ها می شود.

چندین نظریه دیگر وجود دارد که ممکن است به توضیح A.D کمک کند. ویروس هرپس سیمپلکس نوع 1 نیز برای ایجاد A.D در افرادی که دارای  ژن حساس apoE هستند، ارایه شده است.

نظریه دیگری وجود دارد که می گوید این بیماری ممکن است به دلیل تجزیه میلین مربوط به سن ایجاد شود. این با آزاد شدن آهن توسط مغز اتفاق می افتد که خود باعث آسیب بیشتر می شود. سپس فرآیندهای طبیعی و ترمیم میلین به توسعه رسوبات پروتئینی کمک می کند. نمونه ای از این می تواند بتا آمیلوئید و تاو باشد.

استرس اکسیداتیو و تعادل مجدد متابولیسم بیومتال ممکن است در شکل گیری این بیماری مهم باشد.

افراد مبتلا به آلزایمر 70 درصد از سلول های مغز را که نوراپی نفرین می سازند از دست  می دهند. نوراپی نفرین در این شرایط به عنوان یک عامل ضد التهابی داخلی عمل می کند. این در ریزمحیط اطراف نورون ها اتفاق می افتد. علاوه بر این، می توان مشاهده کرد که این اتفاق در سلول های گلیال و رگ های خونی در قشر مغز و هیپوکامپ رخ می دهد. نشان داده شده است که نوراپی نفرین میکروگلیای موش را تحریک می کند تا تولید سیتوکین ها را سرکوب کند. سیتوکین ها مسئول تجزیه آمیلوئید هستند.

پیشگیری از بیماری آلزایمر:

به نظر می رسد که بین برخی از عوامل قابل تغییر نیز روابطی وجود دارد. اینها شامل رژیم غذایی، خطرات قلبی عروقی، محصولات دارویی یا فعالیت های فکری در میان سایر موارد است. علاوه بر این، احتمال ابتلای جمعیت به AD را نیز شامل می‌شود.

اگر چه عوامل خطر قلبی عروقی، مانند کلسترول خون بالا، فشار خون بالا، دیابت و سیگار کشیدن، با  شروع وآلزایمر مرتبط هستند. استاتین ها که برای کاهش کلسترول استفاده می شوند، در پیشگیری یا بهبود دوره AD موثر نیستند. اجزای یک رژیم غذایی مدیترانه ای، که شامل میوه و سبزیجات، نان، گندم و سایر غلات، روغن زیتون، ماهی و شراب قرمز است، ممکن است به صورت جداگانه یا با هم خطر و دوره بیماری AD را کاهش دهد. همچنین شواهد محدودی وجود دارد که نشان می‌دهد مصرف ملایم تا متوسط الکل، به‌ویژه شراب قرمز، با خطر کمتر بیماری AD مرتبط است.

بررسی ها در مورد استفاده از مکمل ها آن ها را موثر تشخیص نداده است. روغن ماهی ممکن است کاهش عملکرد ذهنی را در شرایط A.D کاهش ندهد.

استفاده طولانی مدت از داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی (NSAIDs) با کاهش احتمال ابتلا به AD همراه است. NSAID ها می توانند التهاب مربوط به پلاک های آمیلوئید را کاهش دهند. با این حال، تحقیقاتی که استفاده از آنها را به عنوان درمان “تسکین دهنده” ارزیابی می کند، نتایج مثبتی نشان نداده است. هیچ کارآزمایی پیشگیری کامل نشده است. درمان جایگزینی هورمون، اگرچه قبلاً استفاده می شد، ممکن است خطر زوال عقل را افزایش دهد.

کورکومین در افراد فایده ای نشان نداده است، حتی اگر شواهد آزمایشی در حیوانات وجود داشته باشد. شواهد متناقض و غیرقابل قبولی وجود دارد که نشان می دهد جینکو تأثیر مثبتی بر اختلالات شناختی و زوال عقل دارد. یک مطالعه اخیر نتیجه می گیرد که هیچ تاثیری در کاهش میزان بروز AD ندارد. شواهد آزمایشی وجود دارد که کافئین ممکن است محافظ باشد. کانابینوئیدها (ماری جوانا) ممکن است در بهبود علائم AD یا زوال عقل در مراحل اولیه آن نویدبخش باشد.

افرادی که درگیر فعالیت های فکری مانند خواندن، بازی های رومیزی، تکمیل جدول کلمات متقاطع، نواختن آلات موسیقی یا داشتن تعامل اجتماعی منظم هستند، خطر ابتلا به بیماری آلزایمر را کاهش می دهند، به نظر می رسد یادگیری زبان دوم حتی در مراحل بعدی زندگی ابتلا به بیماری آلزایمر را به تاخیر می اندازد. همچنین مشخص شده است که فعالیت بدنی خطر ابتلا به AD را کاهش می دهد.

مکانیسم بیماری آلزایمر

دقیقاً مشخص نیست که چگونه اختلالات تولیدشده و تجمع بتا آمیلوئید باعث پاتولوژی AD می شود. نظریه آمیلوئید به طور سنتی به تجمع پپتیدهای بتا آمیلوئید به عنوان رویداد مرکزی که باعث انحطاط نورون می شود اشاره می کند. تجمع فیبریل های آمیلوئیدی تجمع یافته، که اعتقاد بر این است که شکل سمی پروتئین مسئول برهم زدن تعادل یون کلسیم سلول است، باعث مرگ برنامه ریزی شده سلولی (آپوپتوز) می شود. همچنین مشخص است که آمیلوئید به طور انتخابی در میتوکندری (بخشی از سلول که نیروی سلول را تولید می‌کند) در سلول‌های مغز مبتلا به آلزایمر ساخته می‌شود و همچنین عملکرد آنزیمی و استفاده از گلوکز توسط نورون‌ها را مهار می‌کند.

فرآیندهای التهابی مختلف و سیتوکین ها نیز ممکن است در آسیب شناسی بیماری آلزایمر نقش داشته باشند. التهاب یک نشانگر کلی آسیب بافتی در هر بیماری است و ممکن است ثانویه به آسیب بافتی در AD یا نشانگر پاسخ ایمنی باشد.

تغییرات در توزیع فاکتورهای نوروتروفیک مختلف ، مانند فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) در AD دیده شده است.

برای درک بهتر آنچه ممکن است در مغز برای توضیح رشد AD رخ دهد، رابطه بین ساختار و عملکرد مغز مورد بررسی قرار گرفت. ضخامت قشر، بر اساس MRI ساختاری، و تحریک پذیری قشر حرکتی خوب ارزیابی شد  .با تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال در بیماران مبتلا به AD و اختلال شناختی خفیف (MCI) و همچنین در افراد سالم همسان با سن، تغییرات متفاوتی مشاهده شد. تحریک پذیری عصبی بخشی از قشر مغز درگیر در حرکت (قشر حرکتی) با ضخامت کمتر قشر مغز در چندین ناحیه از مغز کاهش یافت. کاهش ضخامت قشر مغز حاکی از کاهش عملکرد مغز است.

برخی از مطالعات افزایش خطر ابتلا به AD با عوامل محیطی را نشان داده اند. اینها شامل مصرف فلزات، به ویژه آلومینیوم است. سیگار یک عامل خطر مهم AD است.

نقشPEMF در درمان بیماری آلزیمر

همانطور که قبلاً بارها اشاره کرده‌ایم، PEMFها تاثیر فراوانی درعملکردها و اعمال کلی مربوط به همه سلول‌ها، حتی سلول‌های مغزی دارند. این اثرات عمومی است  ، که شامل افراد مبتلا به بیماری AD یا مستعد ابتلا به بیماری AD نیز می باشد،  در حال حاضر درمان های مرسوم ، اصلاً به بیماری AD تاثیری ندارند، مگر اینکه فقط  به افراد کمک میکند تا با شرایط خود سازگار شوند! چالش این است که افراد درمان را زودتر در روند بیماری خود شروع کنند یا حتی در افرادی که در معرض خطر هستند، یعنی کسانی که دارای سابقه خانوادگی قوی هستند، باید درمان را زودترشروع کنند.

آیا شواهدی وجود دارد که PEMFS به AD کمک می کند؟

مطالعات مختلف از جهات مختلف به این موضوع پرداخته اند و از مجموعه ای از دستگاه های PEMF استفاده کرده اند.

تحقیقات شامل سیستم‌های با شدت بالا، سیستم‌های با شدت کم است. سیستم های فرکانس بالا و سیستم های فرکانس پایین. همه نفعی از خود نشان دادند. من تعجب نمی کنم زیرا ما هنوز از علل  نهایی برای این بیماری مطمئن نیستیم. ولی التهاب ثابت شده است. التهاب عامل ثابت در اکثر بیماری ها است. بنابراین، اگر ما کاری برای کاهش التهاب مزمن انجام دهیم، می‌توانیم تأثیر قابل‌توجهی درکاهش توسعه و پیشرفت AD داشته باشیم.

درمان الکترومغناطیسی ترانس کرانیال (TEMT)یا rTMS

 

در موش‌های  مبتلا به بیماری آلزایمر ، بکار گیری طولانی‌مدت TMS از اختلالات شناختی و رسوب آمیلوئید مغز جلوگیری  کرده وروند بیماری را معکوس می‌کند، در حالی کهTMS حتی عملکرد شناختی را در موش‌های سالم هم بهبود می‌بخشد.

سه مکانیسم اصلاح کننده بیماری و مرتبط با اثر rTMS در مغز شناسایی شده است:

1) ضد تجمع آمیلوئید، هم در داخل و هم در خارج از نورون. 2) افزایش میتوکندری. و 3) افزایش فعالیت عصبی.

مکانیسم‌های عمل rTMS توانایی درمانی فوق‌العاده‌ای را برای سایر اختلالات/وآسیب‌های عصبی مانند بیماری پارکینسون، آسیب‌های تروماتیک مغز و سکته های مغزی ایجاد می‌کند.

درمان روزانه  rTMS که به موش‌های AD بسیار مسن (21 تا 27 ماهه) طی یک دوره 2 ماهه داده شده، تجمع/رسوب آمیلوئید بسیار پیشرفته مغز آنها را کاهش داده.

هم موش‌های AD بسیار پیر وهم جفت‌های سالم آنها با  بکارگیری rTMS ،   افزایش عملکرد حافظه عمومی را نشان دادند. این نتایج نشان می‌دهد که درمان طولانی‌مدت rTMS می‌تواند مزایای شناختی کلی را برای موش‌های AD بسیار مسن وهم موش‌های سالم و همچنین کاهش آسیب‌ های عصبی پیشرفته آمیلوئید فراهم کند. نتایج بیشتر بر پتانسیل درمان rTMS در برابر AD تأکید می کند.

عملکرد میتوکندری مغز در موش های سالخورده AD و همزادهای طبیعی پس از 1 ماه قرار گرفتن در معرض rTMS با فرکانس بالا مورد بررسی قرار گرفت. در موش‌های  مبتلا به بیماری آلزایمردرمان rTMS عملکرد میتوکندری مغز را 50 تا 150 درصد در شش معیار تثبیت‌شده افزایش داد، که بیشترین میزان در نواحی مهم مغز از نظر شناختی بود. درمان rTMS همچنین عملکرد میتوکندری مغز را در موش‌های مسن طبیعی هم افزایش داد، اگرچه این بهبود در مقایسه با موش‌های AD چندان قابل ملاحظه نبود.

درمان rTMS به نظر می رسد که خوشه های آمیلوئید را از هم جدا می کند. بنابراین، تقویت میتوکندری مغز ممکن است یک مکانیسم اولیه باشد که از طریق آن درمان rTMS مزایای شناختی را برای موش‌های AD و نرمال فراهم می‌کند. به خصوص در شرایطی که اختلال عملکرد میتوکندری یک مشخصه اولیه و برجسته پاتوژنز آلزایمر است، درمان rTMS می تواند ارزش زیادی در پیشگیری و درمان AD از طریق مداخله در سطح میتوکندری داشته باشد.

در حالی که نگرانی عمومی  وجود دارد که قرار گرفتن در معرض میدان الکترومغناطیسی با فرکانس بالا (EMF) خطری برای سلامتی انسان است، ولی این احتمال هم وجود دارد که حتی این PEMF ها ممکن است مفیدهم باشند . شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد قرار گرفتن در معرض EMF طولانی‌مدت ، با استفاده از تلفن همراه (918 مگاهرتز؛ 0.25 وات بر کیلوگرم) ، مزایای شناختی را به همراه دارد. قرار گرفتن در معرض EMF هم اثرات محافظتی شناختی و هم اثرات تقویت شناختی درمورد موش هایی که دچار اختلال شناختی شبیه آلزایمر شده بودند کشف شد. در موش‌های مبتلا به آلزایمر، قرار گرفتن طولانی‌مدت در معرض EMF رسوب آمیلوئید مغز را از طریق مکانیسم‌های تجزیه آمیلوئید کاهش می‌دهد.

همچنین مکانیسم‌های دیگری در باره عمل EMF ممکن است، از جمله افزایش پاکسازی آمیلوئید از مغز موش‌های مبتلا به آلزایمر، افزایش فعالیت عصبی و افزایش جریان خون مغزی.

با توجه به اینکه این مطالعات در مورد موش انجام شده و درانسان باید احتیاط کرد، ولی این نوع قرار گرفتن در معرض EMF ممکن است به عنوان یک درمان غیرتهاجمی و غیردارویی در برابر بیماری آلزایمر مفید باشد و ممکن است به طور کلی یک رویکرد موثر برای تقویت حافظه باشد.

مطالعات نشان داده اند که قشر حرکتی در بیماری آلزایمر (AD)، حتی در مراحل اولیه آن، علیرغم عدم وجود نقص حرکتی مشهود بالینی، درگیر است. علاوه بر این، تحقیقات نشان می دهد که انتقال دهنده های عصبی دیگر مانند گاما آمینو بوتیریک اسید (GABA)، گلوتامات و دوپامین نیز نقش دارند. اثر درمانی بالقوهrTMS  در بازیابی یا جبران عملکردهای شناختی آسیب دیده در توانبخشی بیماران AD وجود دارد. بر اساس الگوهای مختلف تحریک پذیری قشر مغز، توسط TMS ممکن است به درجات مختلف در پیری فیزیولوژیکی مغز، اختلال شناختی خفیف، AD و سایر اختلالات زوال عقل مفید باشد.

بیماران مبتلا به AD خفیف درمان دارویی مداوم و تحریک الکتریکی عمیق مغزی مداوم (DBS) را به مدت 12 ماه دریافت کردند. DBS فعالیت عصبی را در مدار حافظه هدایت می کند و شبکه حالت پیش فرض مغز را فعال می کند. اسکن‌های PET معکوس‌سازی استفاده از گلوکز مختل شده در سطح پایه را در لوب‌های تمپورال و جداری پیدا کردند که پس از 12 ماه تحریک مداوم نرمال شد. معاینات شناختی بهبود و/یا کاهش سرعت زوال شناختی را بعد از 6 و 12 ماه ، در برخی از بیماران نشان دادند. چون DBS تحریک الکتریکی  است، انتظار می رود که تحریک PEMF، نیز جریان الکتریکی را حتی در عمق مغز ایجاد کند، و نتایج مشابهی ایجاد نیز داشته باشد ، اما با این فرق که عوارض تهاجمی DBS را ندارد.

بیماران مبتلا به بیماری عروق مغزی و اختلال عملکرد اجرایی خفیف در یک مطالعه تصادفی، کنترل شده و کور مورد مطالعه قرار گرفتند. تحریک مغناطیسی با

خروج از نسخه موبایل
رفتن به نوار ابزار